وصیت نامه !

آخیییییییییییش
کامپیوترم خراب بود ؛ بعد از یک مدت امروز و دیروز عجب وب گردی مفصلی کردم .

من سرما خوردم حسابی ولی اصلا ناراحت نیستم چون خود خواسته بود .
کمی سرما خورده بودم ولی با نخورده مست رفتم اسکی ( همانطوری که بعضی ها توی سایه روشن ریپورت داده بودند که البته جوابیه این عوامل معلوم الحال در همان محل صادر شده ! )
 و حالم بدتر شد . می دونستم اینطور می شه ولی من باید می رفتم اتفاقا کلی هم بهم خوش گذشت و کلی با چیزهای که برایم حس نوستالیژی داشت حال کردم .

چیز جالب یک مربی با کلاس اسکی بود که خیلی شبیه شین بود و من تمام مدت توی رستوران بودنش برو بر نگاهش می کردم .
گفتم با کلاس بود وگرنه یک کتک مفصل ازش می خوردم ؛ آقایی کرد و بروی خودش نیاورد که چرا این یارو ول کنش نیست .
آخه چی کار کنم وقتی آدم دوستاشو نبینه مجبوره با شبه رفیقاش یاد و خاطره هاشو زنده کنه !
او نکبت
با همتونم که کلی دوستتون دارم ولی از خودتون سالی به دوازده ماه خبری بهم نمیدید .
فکر این دل دیوانه را هم بکنید یک کم ...

خلاصه اینارو گفتم که بگم نخورده مست زنگ زد حالم بپرسه .
بهش گفتم برای شنیدن وصیتم بیا .
بعد به ذهنم زد اگر بخواهم شفاهی یک وصیت بهش کنم که انجامش برایم مهمه چیه ؟
چیه که الان برایم مهمه و به مقصد نرسوندمش ؟
من فکر کردم و جوابش را یافتم و یافته با ارزشی بود ؛ شما هم فکر کنید .
اگر برایم بنویسید خوشحالم می کنید در این دم آخری .
که اگر اینگونه شد من هم یافته ام را می گوییم .

نظرات 8 + ارسال نظر
یاس سفید* شنبه 19 دی‌ماه سال 1383 ساعت 00:59 http://yasesefid.blogsky.com

ایشا اله صد سال زنده باشی شما

یه غریبه شنبه 19 دی‌ماه سال 1383 ساعت 17:26

بابا نمیری ها !!! فکر نکن دلم به خالت سوخته نه فقدر یه کم دیگه صبر کن تا من بیام تهران چون میترسم سر تقسیم ارثیه اینجا باشم و سرم کلاه بره...

آبجیت یکشنبه 20 دی‌ماه سال 1383 ساعت 13:36

بخشیدن مال و منالت به من . که بزرگترین کارخیر عمرت محسوب شه.

ثمین دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1383 ساعت 09:08 http://rain-silence.blogspot.com

تغییر لازمه خوب هم هست اما نه همیشه.....

مهران دوشنبه 21 دی‌ماه سال 1383 ساعت 23:17 http://bobogoal.blogsky.com

سلام . اول اینکه خدا نکنه . دوم اینکه من اگر بخواهم وصیت کنم : اولش تکلیف مال و اموالمو رو روشن می کنم و بعدش از همه عذرخواهی می کنم . سوم : آپدیت شد .

ناتور سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1383 ساعت 14:03

تا دیده چار نفر دوسش دارن ببین چجوری داره خودشو لوس میکنه !! :)

رعنا سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1383 ساعت 20:08 http://darkcell.persianblog.com

amookhtam beine divanegi va eshgh noghtechinist ke bayad anra por konam.......

sheen سه‌شنبه 22 دی‌ماه سال 1383 ساعت 23:54 http://sheen.persianblog.com

سلام. احوالات شما؟ ذکر خیرتان به میان آدم و مفصل یادتان کردیم. از این که این همه به یادم هستی، خجالت‌زده‌ام می‌کنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد