دارم می رم یزد .
می دونید که از این بابت خیلی خوشحال بودم از کار خسته شده ام
و کمی استراحت و سفر خوبه و اینکه تا بحال یزد نرفته ام .
ولی حالا ۲ ساعت به حرکتم دلم نمی خواهد بروم .
می خوام چند روز منو با اتاقم کتابهام و نوارهام تنها باشم .
تنهای تنها ...
برای فکر کردن و غوطه ور بودن در خودم .
حوصله آدمها را ندارم
ولی باید بروم .
عیدتونم که می یاد مبارک دوستای گلم .
به سلامتی بریو برگردی
عید تو هم مبارک!
عید تو هم مبارک یاسرجان
یزد هم قشنگه .......
و شاید زمانی که بیشترین نیاز به تنهایی را احساس می کنیم بهترین زمان برای پیوستن به دیگران باشد...برای آنهایی که به تنهایی خویش عادت کرده اند ...شابد عادت شکنی بد نباشد!
به امید دیدار
اتفاقا معماری یزد خیلی شبیه تنهاییه و سکوت.
خوش بگذره.
قطاب برام می اری ؟
Have A Nice Day
نیومدی از سفر ؟؟