حرفهایی هست برای نگفتن .

حرفهایی هست برای گفتن که اگر گوشی نبود ، نمی گوییم .

و حرفهایی هست برای نگفتن .

حرفهایی که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آرند .

حرفهای شگفت ، زیبا و اهورایی  همین هایند .

و سرمایه ماورایی هر کسی به اندازه حرفهاییست که برای نگفتن دارد .

حرفهای بی تا و طاقت فرسا که همچون زبانه های بی قرار آتشند .

و کلماتش هر یک انفجاری را به بند کشیده اند .

کلماتی که پاره های  بودن آدمیند .

اینان هماره در جستجوی مخاطب خویشند .

اگر یافتند – یافته باشند .

ودر صمیم وجدان او آرام می گیرند .

و اگر مخاطب  خویش را نیافتند می ایستند .

و اگر او را گم کردد روح را از درون به آتش می کشند .

و دما دم حریق های دهشتناک عذاب  بر می افروزند .

 

 

**بعضی وقتها کلی حرف داری برای گفتن 

 و امین گوشی برای شنیدن

ولی نه چیزی گفته می شود و نه چیزی شنیده

و همین ها حرفهاییست برای نگفتن

و من از پس سالها انباری از این حرفها دارم که بر روحم سنگینی می کند .

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
haleh شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 23:51 http://haleh.blogsky.com

zaman be oboori mimaanad bi baazgasht .....faramooshash makon ....be saale jadid va rooz no biandish dooste man ....saale no mobaarak

مجاس جمعه 17 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 20:03

من یادم نمی یاد اون یاسری که دورادور می شناختم این شکلی حرف بزنه!

مریم سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 09:18 http://www.cassper.blogsky.com/

وقتی کوچیک بودیم دلامون بزرگ بود ولی حالا که بزرگ شدیم بیشتر دلتنگیم کاش کوچیک می موندیم تا حرفهامونو از رو نگاهمون بفهمن


موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد