سالگرد ۴

 

به مناسبت اینکه این وبلاگ وارد سال پنجمش می شه ؛

من بالاخره لینک وبلاگهایی که تو این ۵-۶ سال هنوز که هنوزه می خونم و پیگیری می کنم را به وبلاگم اضافه کردم .

 

پی نوشت :

باید به این نکته اشاره کنم جهت دوستانی که هر از گاهی پیدا می شن می گن اهل تبادل لینک هستی ؟

لینک نشانه این است ؛ من ؛ صاحب این وبلاگ ؛ از نوشته ها ؛ مطالب و کلا وبلاگ چه کسانی خوشم می یاد .

و دیگران را دعوت می کنم به خواندن مطالبشان .

خوب اگر آنها هم همین حس را نسبت به وبلاگ مقابل داشتن خوب آنها هم لینک می دهند طبیعتا البته اگر مثل من دچار تنبلی مفرط نباشن !

پس تبادل لینک خیلی کار مسخره ایست !

جالب است بگویم که :

چندین نفری که من در لینکهام اضافه کردم سالها لینک من در وبلاگشان بوده ولی تو این یک ساله که من کمتر می نوشتم اسم مرا برداشته اند .

ولی من هنوز مطالبشان را دنبال می کنم پس دوست دارم بهشان لینک بدهم و برایم جای افتخار که جزو دوستانم هستند .

سمت گمشده

باید کوچ کنم از این اتاق

و روح تابستانی ام را

برای موریانه ها ی پاییز بگذارم .

 

بزودی

تابستانی دورتر ار آخر زمان

باز می آید .

 

باید کوچ کنم از این اتاق

که دل تابستانی ام را

زرد می کند

و به جایی بروم

تا سمت زمان را پیدا کنم .

نه قبله نما دارم نه مهر

با کدام عقربه و قرب

به سوی سمت گمشده باز آیم؟

 

در آن لحظه آفرینش گمشده ام

که عالم همه آب بود و بی سو

من جا مانده ام

تا از آسمانخراش اندوه

بر آبهای ازل

پرت شوم .

 

انگار

جهان فراز شد

فرود آمد 

ازل قدیم شد

من جا مانده ام

و عالم دگر باره

 سویی ندارد . 

تشنه یک هم آغوشی

 

من امشب تشنه یک لحظه هم آغوشی با مرگم ...

چقدر امشب به آن دو فنچ کوچک حسودیم شد !