سفر متفاوت
خیلی وقت می شه که چیزی ننوشتم.
دلیلش سفری بود که حدود ۱۰ روز پیش رفتم ؛ همان چند روز تعطیلی.
اصولا سفر برای من راهی است برای شارز کردن خودم برای ادامه و حرکت در راستای زندگی روزمره ام .
ولی این سفر اخیر که من همراه دوستان عزیزم رفتیم نایین و با وجود اینکه همه چیز خوب بود از برنامه ریزی و هتل و هوا ؛ خورد خوراک و ...
به نحوی بر من تاثیر معکوس  گذاشت که بیش از یک هفته از من وقت گرفت تا فقط انرزی از دست رفته بابت این سفر را دوباره باز یابم .
و همه این آشفتگی ها ناشی از شوک نیامدن بهترینم بود. که مجبورش کردند که همراهم نباشد !

و واقعا بر من سخت گذشت ؛ آشفتگی و دل مردگی که در تمام سفر همراهم بود ولی باید
 بگونه ای رفتار می کردم که بر سفر دوستانم تاثیر بد نگذارد و حتی شادی آنها را هم فراهم آورد.
-----------------------------------------------------------------------------------------------------

تمام مسیر رفتن این جمله در گوشم بود که وای چقدر عالی که با اون سه تا کلاغ دوست داشتنی ؛ یواشکی یکروزه رفتیم شمال و برگشتیم .
چون اگر می گذاشتیم برای وقت مناسب تر هرگز آن وقت  نمی رسید .