هنر : موسیقی و تآتر تآتر تآتر

یکجورایی من عاشق هنرم .
با استفاده از قالب امام خمینی می شه:
من هنرمند نیستم ولی هنر را دوست دارم .
زمانهایی را که موسیقی گوش می دهم در فضایی دیگر سیر می کنم .
مخصوصا وقتی تآتر می بینم و در سالن تآتر هستم زمان برای من نمی گذرد .
خسته نمی شوم ؛ روح کودکی ام به بازی گرفته می شود .
و در پایان خنده ای آرام و کشدار رو صورتم ماندگار می شه .
سینما ؛ موسیقی ؛ تآتر و مخصوصا دو تای آخری هنوز برای من خوراک روحی مناسبی است
که من را از مشکلات می تونه جدا کنه و مدتی با خودش به پرواز در بیاره .

اینا به بهانه دیدن دو تآتر آژیدهاک و سانتاکروز در این هفته بود .
کار اول به کارگردانی میکائیل شهرستانی و دومی با بازی اوست .
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
این اولین پستی است که من توسط Notebook که در سفرم خریداری کردم می نویسم .
چیز بسیار خوبیه و پر مصرف ولی خوب احتیاج به نگهداری و مواظبت داره و اینشو دوست ندارم
چون اصولا من دوست ندارم بنده اشیا باشم و خیلی هم دوستدار تکنولوژی نیستم یعنی
داهاتییم !