شبی برای شادی ؛ شبی برای گریستن

چارشنبه شب :

ایران در جام جهانی و بهانه ای برای شادی و البته رفتارهایی ناشی از فشارهای گذشته .
و برای من شادی فوتبالی ؛ از خوشحالی و سرخوشی مردم بسیار شاد بودم چیزی که این روزها کمتر
 می توان در مردممان یافت .
و امشب پر بود از
حس سر خوشی ؛ شادی ؛ غرور و یکجور یک سویی و همراهی مردم با هم و صمیمیت . 

پنجشنبه شب :

تماشای تلویزیون و تصاویر دیشب در سرار کشور و اشکی که نا خودآگاه برای وطنم ریختم .
برای خاک عزیزم ؛ کشورم ایران و البته همراه اشک شادی داشتنش و دوست داشتنش و غرور ...
برای جایی که می تواند خیلی بهتر از این باشد که حالا هست با عشقی که مردمش به آن دارند .
و بلافاصله فیلم انتخاباتی دکتر معین 
دیدن سعید حجاریان که  او تصویر خود ما بود .
 ترور شد مانند تمام ما که حقوقمان ترور شده است .
و معلولیتی که ناشی از کج فهمی و کج رفتاری و تند رویست .
مانند محرومیت های  این مردم از آزادی و امنیت اجتماعی و ....

و حرفهایشان که همان آرمانهای ماست و شاید ارزوهامان .
و اشک بود که  می آمد و حسرت قله های فنح نشده و محرومیت های برطرف نشده
و توسعه و اصلاحات عقیم مانده .

به یاد نوشته خورشید خانم : * من به معبن رای می دهم * افتادم .