من هنوز زندم .

 

خبری ازم نیست فکر نکنید بلایی سرم آمده .

از هتلی که من توش اقامت دارم نمی شه به اینترنت وصل شد ؛ لپ تاپ را باید یا خودم بیارم کارگاه .

هر وقت میارم اونروز از آسمان هم کار می رسه و وقت نمی شه وصل شم .

تو ده روز یک روز هم که وصل بشم  حال نوشتن ندارم یک چرخی تو وبلاگ دوستان می زنم .

همه این صغری کبری ها را چیدم که بگم هستم

زندم

و به یادتونم و وبلاگاتون را می خونم .

زودیم باز می نویسم ...