در آوار خونین گرگ و میش دیگر گونه مردی آنک....
که خاک را سبز میخواست و عشق را شایستهی زیباترین زنان...
چه مردی که میگفت:قلب را شایسته تر آن است که به هفت شمشیر
عشق به خون نشیند و گلو را بایسته تر آنکه زیباترین نامها را بگوید...
رویینه تنی که راز مرگش اندوه عشق و غم تنهایی بود.
تو را آن به که چشم پوشیده باشی.........
شادزی.........
vaghan rast gofti
سلام زیبا و سلیس بود