تمام مسئله این است که هیچ چیز را برای همیشه در تعلیق نمی توان نگه داری .
تاریخ به انتظار تصمیم تو نخواهد نشست .
تو می توانی زودتر از آن لحظه ای که انتظار ؛ به اوج خود می رسد و ظرف بلور در میان زمین و هواست؛ضربه ات را بزنی و به انتظار پایان بخشی .
اما هر گز نمی توانی کاسه را در میان زمین و هوا رها کنی .
زودتر شکستن ؛ آری -
دیرتر شکستن ؛ شاید .
اما به هر حال شکستن ؛ نقش بلور است ؛
هنگامی که معرکه معرکه عبور است نه توقف .
و عبور ذات همه چیز است .
سلام دوست عزیز
این یه واقعیته
شکستن زیبا نیست....
آخر چرا حقیقت است؟؟؟چگونه باید از این حقیقت فرار کرد؟؟؟
ها...
عبور باید کرد
صدای باد می اید
عبور باید کرد .
و من مسافرم ای بادهای همواره
مرا به وسعت تشکیل برگها ببرید .....
حضور هیچ ملایم را
به من نشان بدهید !
میشکنیم ، عبور میکنیم ،حتی زمین میخوریم ، ولی هنوز ایستادیم......شاید اینطور باشه که میگی ولی از گندیدین و یه جا موندن بهتره..
پرواز را به خاطر بسپار...
اونم رفتنه دیگه. و چقدر از ماندن یک پرنده زیباتره.. و غمگین تره
عبور عبور عبور.فقط آمده ایم که برویم.شکستی در کار نیست.
مسئله شکستن نیست و حتی چه موقع شکستن٬ تمام مسئله چگونه شکستنه.
...و برای چی شکستنه .و آیا می شه دوباره سا خته شد ؟!
حد اقل دیر تر شکستن رو امتحان کن ... شاید؟
چی میتونم بگم.
خوب مینویسی.
موفق باشی.
اشتباه نکن .کی گفته نقش ما تو این بازی ظرف بلوره...ما در نقش ظرفیم .درست .اما نه همه از جنس بلور.ظرفها همه شکستنی نیستن گاه قرنها میمونن.گاه اسطوره میشن و پشت شیشه میرن. ملات کار دست خودمونه خودت باید انتخاب کنی چی بسازی..یه ظرف سنگی به این راحتیا نمیشکنه (( راستی ناراحت که نمیشی اینقدر هر دفه ساز مخالف میزنم))
تمام سالهای عمرم تلاشم بر این بوده که روحم و قلبم را از بلور بسازم .
صاف و یک رنگ و شاید بی رنگ
دوستن ندارم از سنگ باشم و ماندگار
ترچیح میدهم بلور باشم حتی اگه بشکنم .
--------------------------------------------------
مخالفت هاتون نارختم که نمی کنه بلکه خوشحالم می کنی
مجبورم می کنی که دوباره فکر کنم و بارنگری کنم .
ولی اینکه نمی دونم کی هستید اذیتم می کنه .
بازم پیشم بیا .
یا با این اسم یا خودت
سلام...مثل همیشه از نوشته ات خیلی خیلی کیف کردم..اما اگه راستشو بخوای با جواب(...بهتره ندونی کیم)خیلی بسیار زیاد حال کردم...!
من همیشه از این شکستن هراس دارم
سفر خوش گذشت.اما از کجا میدونستی؟
من حالا خیلی خوب می دونم که شکستن برای یک انسان تعریف نمی شه!
اونی که کامنت ۳۵ نوشته قبلیتو گذاشته... منم!
یادم رفت بگم!
بازم حسودیم شد .انتظار .عبور .میون زمین و آسمون .و شکستن .
سلام.......
اینجا چقدر قشنگ شده!!!!!!!۱۱
آخ جون بازم دیونه شدی
خدا چی ؟ اون هم عبور می کنه ؟
من اسمش رو عبر نمیزارم..اسمش حرکته و این دو متفاوتند .......
سلام.....کاش این عاقلای بی مصرف یا دیوونه های عاقل نمای مزخرف فقط یه هزارم تو مهربون بودند دوست جون!مرسی که هنوز بهم سر میزنی!