می خوام بخوابم .
هر شب تصمیمم این است که زودتر بخوابم .
ولی به اینجا به این دنیا جدید وابسته شده ام .
با اینکه غم و غصه هامو افزون می کنه .
هر روز بدتر از دیروز حکایت مملکت ما می شه .
پینگفلویدیش از احساس گناهش بخاطر اعتماد به خاتمی میگه.
شادی صدر از پزونده افسانه نوروزی و هزاران مسئله مشابه .
بابک از ترک کردن می گه . نماز نه ؛ ترک خودش
خورشید از امدن خانم عبادی و دوریها
ناتور عزیز هم این روزا خوب نیست .
میثم از بارون و نفرین این روزها
بهار از سیر قهقرایی نهلیستی
پریناز از فضاوت های غلط
پرشتو از رفتن میگه .
و...
آهنگ
سارا مزید بر علت می شه که تا می شه دلم بگیره .
امیدوار بقیه دوستام خوب باشند بغض و نمناکی نگاه دیگه مجالی برای ادامه خوندن امشب نمی زاره .
سلام به دیوانه ی خودم... دوست مهربون و نازنینم!!
منم با اینکه هی می گم دیگه حوصله ندارم و می رم اما همون حس منو می کشونه به این دنیای وبلاگ و خوندن نوشته هاتون... و ای میلهای پر از مهرتون!!!
نوشته ی پایینت رو چند بار خوندم اما راستش زیاد نفهمیدم... فقط جمله ی اخرشو فکر کنم کمی فهمیدم:(
خیلی خوب می نویسی!!
سلام .... کاش کمی هم در باره خودت و انتحاب این اسم بنویسی.
راستی ... مگه از نوشته های من مشخص بود که سانسور شده؟
دلگیر نباش...
ببینم مگه دیوونه هام از این غم و غصه های عاقل ها هم دارن؟!!./اصلا مثله اینکه اپیدمی شده این غمگین بودن٬ همه تلف شدیم رفت!!!./الهامی(منم یه دیوونه ای هستم مثله خودت اما پنهانش کردم!!)
دیوانه جون سلام
خوش عالمیست عالم دیوانگی
غم مخور
دنیا دو رو روزه روزی علیه تو و روزی له تو
هر کس فراخور حالش می ناله.پس این غم و غصه کی دور میشه؟
ببخشید که باعث ناراحتیت شدم ... اما فقط این وبلاگو دارم برای کم کردن ناراحتیام ... و شاید .... و حتماً شما دوستای خوبم با دلگرمیتون قسمت زیادی از ناراحتیامو التیام میدین :)
خوشحالم که این همه دوست خوب داری.وخوشحالم به حرفالم به حرفام فکر میکنی.بیشتر از همه هم اینکه جوابمو میدی..مرسی که فکر نمیکنی یه آدم بیکارم مرسی
خودت خواهر مادر نداری به دختر مردم سلام می رسونی:))
سلام.وبلاگ جالبی داری به منم سر بزن.تابعد...
سلام، چشات وختی نم میزنه لابد قشنگ میشه، توش برق داره، کامنتای آخرین یادداشت منو نگاه کن، یکی کارت داره نمیتونه پیدات کنه،
ببین دلت نگیره دیگه!
این بی انصافیه . باید بارون بیاد .
همه میگن:دیونه که غم نداره؛ هیچی خبر نداره...
اما واقعیت اینه که دیوانه ها خیلی بیشتر از عاقل ها میفهمن و غم رو بیشتر حس میکنن
در یادم نیست که چه وقت از روز یا شب بود که کسی رویایی را نیمه تمام رها کرد... زخم های باز است که جنون می آورد....
یه فوت محکم می خواد توی چشم هات تا غصه ها رو ببره .ی
سلام. من از اون سیر قهقرایی دارم میام بیرون .راستش اون روز دلم نمیخواست اونجوری بنویسم.ولی شد دیگه.امیدوارم دلت از غصه آزاد شه.خیلی زود.....زود
ببخشید که ناراحتت کردم ولی گاهی که جوش میارم چون کسی رو ندارم بهش بگم اینجا مینویسم...
دیــــــــوونه جــــــــــونم....چقده تو ماهی آخه...من که گفتم اگه همه َاقلای(نگا توروخدا عاقل رو چطوری نوشتم!!!!!) به درد نخور این دنیا یه هزارم تو معرفت داشتن همه مشکلای آدما حل بود....راستی این آهنگه رو قبلا توی وبلاگ نامه های پیامبر شنیده بودم و عاشقش شده بودم!...زیاد هم خودتو ناراحت نکن...قول میدم همه دوستات زود زود خوب میشن...قول!
می شه بگی سیب .
واژه واژه بوی باران می دهی /بوی عطر غمگساران می دهی/...کلمه هایت کمال آفرین هستند.....بهار ارزانی کلامت....آن مرد آمد /آن مرد با لبخند آمد /آن مرد خسته /زخمی /بی قرار /رفت......
خوش به حال دیوونه ، که همیشه خندونه ؛ از تموم زندگی ، روشو بر میگرونه...
من؛ میدونم که کاری نمیتونم بکنم.میدونم زندگی همیشه قشنگ نیست...پس ؛ بیخیال میشم...
بابا مگه اون علامت مخصوص کرولالها رو نمی بینی زدم پشت شیشه ی ماشین؟!! چرا هی می بوقیییییییییییی ؟!!!!!!
:):)
:)
راستی... من اپدیت می خوام!!!!!!!!!! :(
نمی خوای بنویسی؟....لینک دادم ....
....
سلام
دیر میام عذرم یه ذره موجهه
خوبی؟
از اون شب تا حالا دلت گرفته؟ همه دلگرفته شدن
خوش باشی
سلام....
نمیدونم ....ولی یه جرایی تو شبیه منی...
چون یه جرایی شبیه بابک(تنهایی)هستی....
همونی که من بهش میگم همزاد....