من دیشب از مسافرت بازگشتم .
ولی خیلی خسته بودم نشد بیام و بنویسم .
نکته جالب اینکه وقتی وبلاگ نویسی را با تشویق و کمک دوستانم در
سایه روشن شروع کردم . اصلا باورم نمی شد که اینقدر به این پدیده نوظهور عادت کنم .
و وقتی اینجا را راه انداختم اصلا وبلاگ نویسی مد نظرم نبود .
فقط بخاطر شادزی بود .
چون از هم دور بودیم بتوانیم حرفهامون را یک جایی راحت به هم بزنیم .
ولی بعد از مرور زمان و مراجعه دوستان برای خواندن این صفحه و پیام هایتان مرا ناخودآگاه به این سمت پیش برد .
در طول این سه روز کلی حرف و مطلب تو ذهنم می آمد .
که دوست داشتم بنویسم .
کاش می شد . فکرهای آدم خود به خود اینجا نوشته می شد !
حالا سعی می کنم . هر چه از فکرهایم به یاد دارم را بنویسم .