شب

 

هیچ جور دلم نمی آید بخوابم و شب را با سکوتش ؛ عمقش و تنهاییش ترک کنم .

و یک روز دیگه را مالامال با نا امیدی تحمل کنم .

 

حتی اطمینان ندارم که شب های دیگه مرا پزیرا باشند و مثل روزها مرا ترد و غیرقابل تحمل تشخیص ندهند !! 

نظرات 7 + ارسال نظر
زمان چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 03:52 http://zamanphp.blogsky.com

سلام نوشته های خیلی قشنگی می نویسید اصولا بااین جور وبلاگ ها حال می کنم
موفق باشید راستی با تبادل لینک چطوری؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 19:38 http://www.veronika20.persianblog.com

اول که طرد اینجوریه دوم که دروغ نگو مطمینم خوابیدی

م ر ی م پنج‌شنبه 3 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 14:41 http://shodan.blogsky.com

خواب..گاهی عمیق تر است ....

گندمین شنبه 5 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 16:18 http://gandomin.com

ویرانی!

بدون امضا شنبه 5 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 18:35

بخواب به امید روزهای بهتر و بیدار شو باز هم به امید شبهای قشنگتر .

المیرا سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 08:13 http://foursteps.blogspot.com

شب و روزی در درون تو هست به این آسمون و شب و ماه و ستاره از درون وصل می شه.

نازنین(دخترونه) چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1384 ساعت 15:23 http://www.freedom4girl.blogfa.com

درود بر شما
یک سوال داشتم
شما نیهیلیست هستی؟
ولی نوشته هات واقعا قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد