شب امتحان....

سلام

امشب دیوونه نیستش.امروز ۲ تا امتحان داشته و فردا یکی دیگه

الان مشغول درس خوندنه.

دعا میکنم اینم خوب از پسش بر بیاد...

من امشب اینجا تنهام..

شادزی.......

ضرر

امروز یک تجربهی جدید کسب کردم در زمینهی تجارت

یادگرفتم که هیچ وقت تو کارهای تجاری نباید رفاقت کرد و مرام گذاشت

چون مجبور شدم از جیبم بگزارم که دوستام ضرر نکنن و اعتبار من پیششون

از بین نره......البته کم کاری از اونها بود اما جورشو جیب من کشید.

واقعاّ واسم سنگین بود چون پولمو لازم داشتم اما فدای سرم

گاهی تجربه ها چقدر گرون تموم میشه

یه جورایی خط خطی ام. یه سری از معادله های ذهنیم جور در نمیان.

خیلی اوضاع ذهنم به هم ریخته.........ولی خوب دنیا مکلف نیست که افکار

و باور های منو تایید بکنه.....

البته یه چیز دیگه هم هست:تا باشه ضرر مالی.......آمین

شادزی.....

درس زندگی...

امشب می خوام در مورد مهمترین درس زندگی حرف بزنم.

مهمتری درس زندگی من این بود که تا میتونی باید نامهربون باشی و

تحویل نگیری.

چون قدر محبت و نمی دوند.اما همیشه نامهربونا رو تحویل میگیرن.

این سؤال و از چند نفر پورسیدم:

پدر: تا جایی که میتونی به دیگران کمک کن.

مامان:یادگرفتم که انقدر که به دیگران خوبی میکنم نباید از انها
انتظار داشته باشم.

علی:هر چیزی که دنبالش بگردی و پیدا نکنی واست با ارزش میشه.

امین:هز کس به تو خوبی کرد با خوبی جوابشو بده.

دوست دارم هر کس این مطلب رو میخونه مهمترین درس زندگیشو در یک جمله بنویسه...


به امید فردایی مهربانتر از دیروز.........

شادزی....

مهتاب

در شب تاریک .اگر نتوانی شوی خورشید.

لا اقل مهتاب باش!

و اگر نتوانی شوی مهتاب . لااقل ان کرمک شبتاب باش!!!

شادزی......

سلام.................

سلام.................

شادزی امروز شاده چون: دیوونه به حرفش گوش کرده و داره درس می خونه

شادزی امروز شاده چون اومد تو وبلاگ و دید بر خلاف انتظار مطلب جدید نوشتن

شادزی امروز شاده چون دیشب شب خوبی بود یک شب به یاد ماندنی

شادزی امشب شاده چون نخورده مست هم دیشب شب خوبی داشته....

به امیده اینکه همیشه همتون در کنار انهایی که دوستشان دارید شاد باشید...

شادزی..........